قهرمانان شناسنامه یک ملت هستند
ماریا دختر کوهستان
دادشاه یا میر دادشاه، یک زمیندار کوچک و کشاورز روستایی بلوچ، ساکن در منطقهٔ کوهستانی (سفید کوه) واقع در مرکز بلوچستان بود، که در اوایل دهه ۵۰ میلادی (اواسط دهه سی خورشیدی)، علیه دولت مرکزی ایران، سر به طغیان گذاشت. وی که برخی او را دادشاه سفیدکوهی، و از منطقه سفیدکوه واقع در مکران بلوچستان دانستهاند، از اعضای قبیله شیرانی محسوب میشد و برخی علت طغیان او را، تعدی و ستمی دانستهاند که از جانب خوانین محلی به وی و خاندان و قبیله اش روا داشته شده بود و بدین دلیل معتقدند که همین موضوع، در کنار حمایت حکومت پهلوی از خوانین محلی، به طغیان وی، سمت و سوی ضد رژیمی دادهاست.
برای اینکه دادشاه را بشناسیم و پی ببریم چرا او با وجود ضعفهای خصلتی و معرفتی و اشکالاتی که از آن به راحتی نمیتوان گذشت برای خیلی از بلوچها حکم قهرمان دارد - باید بلوچستان و ویژگیهای آن را بشناسیم و بدانیم بلوچ برای یاغی احترام خاصی قائل است. بلوچستان به دلیل زخمهایی که بر جان دارد، ھمیشه امید یک ناجی و قهرمان را داشتهاست. قهرمانی که مقدمتاً بتواند و بخواهد بکشد و برای شلیک کردن، تردید نکند و از خون و خونریزی واهمه نداشته باشد.
دادشاه قبل از درگیری با خوانین و دولت مرکزی، همراه با طایفه اش در کمال آرامش زندگی میکرد. ولی با توجه به حاکمیت سیستم عشیرهای، نمیتوانست نسبت به مسائلی که برای طایفهاش پیش میآمد، بی تفاوت باشد. البته ستم حکومت، آزار برخی ژاندارمها و خوانین مرتبط با آنان نیز، نقش مهمی داشت.
در اوایل سال ۱۳۳۶ ه. ش. مأمورین آمریکایی و ایرانی برنامه اصل چهار [۱] توسط گروه دادشاه کشته شدند و همین عامل، باعث فشار آمریکا بر دولت ایران شد تا کار دادشاه یکسره شود.
«کویین کارول» رئیس اداره اصل چهار کرمان و همسرش «آنیتا کارول»، «برستیل ویلسن»، مشاور حوزه عمران... «مهندس محسن شمس» (معاون ایرانی ویلسن) و «هراند خاکچیان»، راننده جیب استیشن از اتباع کشور ایران، هنگام عبور از «تنگ سرحه» همگی به دست دادشاه و یارانش به قتل رسیدند[پانویس ۳] سالها حکومت مرکزی در پی دستگیری دادشاه بود ولی او و گروه اندکش که حداکثر به چهل نفر میرسیدند با اتخاذ تاکتیکهای رزمی ویژه و قدرت فراوان در راهپیمایی در مناطق سختگذر و آشنا به تیراندازی، میگریختند. جنگ و گریز و فرار به پاکستان و آن سوی خلیج فارس و دریای عمان از دیگر شگردهای دادشاه بود.
دادشاه مرد بود و مردانه جنگیدو عاقبت قربانی یک دسیسه ناجوانمردانه شد. اما اقایانی که خود را مطلع قلمداد می کنند. هنوز هم دجار یک تناقض گوئی اشکارند. پس بی اطلاعند و دنباله رو مدعیان هنوز نمیدانند این دلاور مرد از چه قبیله ای است /