گوش اگر گوش تو وناله اگر ناله ماست
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
تحفه شیرانزهى مبارک باشد
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
اخیرأ مقالاتى از طرف آقاى عبدالکریم بلوچ براى احیاء هژمونى و سیادت خان و سردار بر علیه کسانى که دست استعمار ایران و قاجار را از پهره کوتاه کردند٬ انتشار یافته است.
اولین انتقاد بر وبسایت جبهه متحد بلوچستان وارد است که مقالات بى سر و ته٬ داستان سرایى خاص کسى را که تلظ و هجى کلمات را نمیداند و مثل اینکه بیمارى آتیسم دارد٬ انتشار داده است. بیمارى آتیسم٬ نوع بیمارى است که انسان را دچار خیال پرستی , عدم توجه بعالم مادی و وهم گرایی میکند. این بیمار مبتلا بجاى نوشتن مطالب بدون سند و مدرک بهتر است که به علاج خود توجه بکند.
کسى که از تفلظ کلمات و هجى کلمات آګاه نباشد٬ چګونه میتواند منبع معتبرى براى توشتن مطالب تاریخى باشد که سرنوشت بلوچها را رقم بزند. کسى که از تلفظ کلمات آګاهى نداشته باشد طبیعتأ از
درست و غلط بودن مطالب تاریخ نیز اطلاعى ندارد و درست و یا غلط بودن حوادث تاریخ براى چنین شخصى اهمیتى ندارد٬ بلکه آنچه مهم است٬ ارضاء کردن توهمات خود درعالم بى خبرى از تاریخ است.
کسى که خود اذعان میدارد که سواد ندارد چګونه میتواند منبع معتبرى براى نوشتن تاریخ بلوچ باشد٬ مګر اقبال ما بلوچها به بى سوادى و بى اعتبارى تاریخ ما ګره خورده است؟ چرا ملتى با غرور تاریخى ګرفتار شخصى با توهمات تاریخى شود؟
این جناب چنان ګرفتار توهم ارتقاء اجداد خود شده است که٬ آنهایى را که کسى در بلوچستان بوده اند٬ مقام و منصبى و قدرتى داشته اند٬ را پدر زن٬ برادر زن سعید خان ها و شیرانزهى ها میکند و یا مادر بهرام خان را خواهر مهراب خان ها و حسین خان ها میکند٬ و یا ازدواج خیالى براى پیوند به أنهایى که قدرتى داشته اند را براى شیرانزهى ها درست میکند.
نسبت به آنهایى که هژمونى شیرانزهى ها را قبول نکرده اند٬ داستانهاى خیالى میتراشد که تحقیر شان کند.
شاهکار سردار محمد على خان نارویى
در سالهاى 1257-1259 هجرى٬ سردار محمد على خان نارویى براى نجات جان خود و زنده ماندن و براى ګرفتن منصب از دولت قاجار ایران بعد از همکارى با آقاخان محلاتى٬ نعداد 4000 بلوچ پهره و بمپور را به عنوان غرامت به والى کرمان و حبیب اﷲ خان شاهسون بخشید٬ ولى دولت قاجار ایران٬ هیچ منصبى به سردار محمد على خان نارویى نداد و پسران و نوه هاى او نیز از مناصب و مقام دولتى بر کنار شدند٬ ولى 4000 بلوچ پهره و بمپور٬ به بردګى ایرانیان در ولایات یزد٬ اصفهان٬ تهران و شیراز در آمدند. فرزندان 4000 خانواده بلوچ پهره پدران خودرا از دست دادند٬ 4000 زن بلوچ پهره و بمپور بیوه شدند٬ و 4000 مادر بلوچ پهره و بمپور بى سرپرست شدند. نه تنها 4000 نفر به کلى
سر به نیست شدند بلکه٬ مالیاتهاى سنګین نیز بر مردم بلوچ تحمیل شد. در سالهاى بعد از آن سردار حسین خان نارویى به همین روش ادامه داد و براى نجات جان خود٬ اقدام به فرستادن کله هاى جدا شده بلوچها از تنشان به عنوان هدیه براى حبیب اﷲ خان شاهسون کرد که این اقدام نا جوانمردانه
بدست والى بعدى کرمان متوقف شد. این تنها شمه اى از شجاعت و دلاوریهاى سرداران شجاع
شیرانزهى است که مقالات آقاى عبدالکریم بلوچ سعى در قهرمان کردن آنها در بلوچستان دارند.
مقاومت قهرمانانه مردم پهره و بمپور بر علیه مهاجمان قجر٬ با خیانت سردار محمد على خان نارویى
مواجه شد و به بدترین وجهى سرکوب شد که نتیجه آن بى خانمان شدن ده ها هزار بلوچ شد.
بعد از خیانت سردار محمد على خان شیرانزهى به بلوچهاى بمپور٬ قدرت قجر در پهره استحکام یافت و به مدت 45 سال ادامه یافت. بعد از خیانت محمد على خان شیرانزهى٬ حکومت قاجار
اقدام به ساختن مستحکم ترین قلعه بلوچستان در پهره نمود و قشون خودرا در این قلعه که بنام قلعه ناصرى شهرت یافت٬ اسکان داد و به سرکوب آزادیخواهان بلوچ از همین قلعه ادامه داد.
حالا چګونه است که یک خائن به بلوچ و مردم پهره٬ به یکباره٬ قهرمان بلوچ قرار داده میشود بدون آنکه سابقه خیانت او به بلوچ معرفى شود. طایفه شیرانزهى که پایبند حتى قول و قرار هاى خود نبوده اند و همیشه مشغول معامله و معاوضه بلوچ٬ املاک و احشام بلوچ براى تحکیم موقعیت خود با دولت قاجار و پهلوى بوده اند٬ چرا قهرمان بلوچ معرفى شوند٬ خیانت که قهرمانى نیست. احیاى حکومت طایفه شیرانزهى بر بلوچ مبارک باشد.
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشى بود در این سینه که کاشانه بسوخت
تحسین بلوچ